گوي بيان 22 :
قاصدكي، روي سنگ فرش خيابان
در انتظار يك دست، يك فوت
اين همه رهگذر !
كسي پيامي ندارد براي كسي ؟!
قصه اين همه تنهايي را
قاصدك به كجا خواهد برد؟
"قدسي قاضي نور (كتاب پاي بستن چه سود، فراري دل بود)"
قاصدكي، روي سنگ فرش خيابان
در انتظار يك دست، يك فوت
اين همه رهگذر !
كسي پيامي ندارد براي كسي ؟!
قصه اين همه تنهايي را
قاصدك به كجا خواهد برد؟
"قدسي قاضي نور (كتاب پاي بستن چه سود، فراري دل بود)"
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی