چهارشنبه، شهریور ۱۳، ۱۳۸۱

گوی بيان 74 :

تنهايی
تنهايی
زنی است در انتهای شب

تنهايی
تندیس سرباز گمنام است
در ميدان خالی

تنهايی
صدايی بی‌صورت است
بر مغناطيس فضا

تنهايی خاطره‌ای گمشده
ميان غريبه‌هاست

تنهايی
قوچ غمگينی است
که ازنژادش
شاخ‌هايی بر دیوار مسافرخانه‌ها
باقی است.

" فرشته ساری "

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی