گوی بیان 65 :
ریشه در اعماق اقیانوس دارد - شاید -
این گیسو پریشان کرده
بید وحشی باران !
یا، نه، دریایی است گویی، واj گونه، برفراز شهر،
شهر سوگواران،
****
هر زمانی که فرو میبارد از حد بیش
ریشه در من میدواند پرسشی پیگیر! با تشویش :
رنگ این شبهای وحشت را
تواند شست آیا از دل یاران؟
****
چشمها و چشمهها خشکاند
روشنیها محو در تاریکی دلتنگ،
همچنان که نامها در ننگ !
هرچه پیرامون ما غرق تباهی شد.
آه، باران، ای امید جان بیماران !
بر پلیدیها – که عمری ست در گرداب آن غرقیم –
آیا، چیره خواهی شد؟
" فریدون مشیری "
ریشه در اعماق اقیانوس دارد - شاید -
این گیسو پریشان کرده
بید وحشی باران !
یا، نه، دریایی است گویی، واj گونه، برفراز شهر،
شهر سوگواران،
****
هر زمانی که فرو میبارد از حد بیش
ریشه در من میدواند پرسشی پیگیر! با تشویش :
رنگ این شبهای وحشت را
تواند شست آیا از دل یاران؟
****
چشمها و چشمهها خشکاند
روشنیها محو در تاریکی دلتنگ،
همچنان که نامها در ننگ !
هرچه پیرامون ما غرق تباهی شد.
آه، باران، ای امید جان بیماران !
بر پلیدیها – که عمری ست در گرداب آن غرقیم –
آیا، چیره خواهی شد؟
" فریدون مشیری "
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی