سه‌شنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۸۱

گوي بيان 47 :

از مرگ ...

هرگز از مرگ نهراسيده ام
اگرچه دستانش، از ابتذال، شكننده تر بود.
هراس من_ بارى _ همه از مردن در سرزمينى است
كه مزد گوركن
از آزادى آدمى
افزونتر باشد

جستن
يافتن
و آنگاه
به اختيار برگزيدن
و از خويشتن خويش
باروئى پى افكندن .....

اگر مرگ را از اين همه ارزشى بيشتر باشد
.حاشا كه هرگز از مرگ هراسيده باشم

" شاملو "

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی