جمعه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۵

مطربی نیست که اندوه دل و جان ببرد - برکشد نغمه ی داوودی و افغان ببرد
ساقی و ساغر و میخانه مهیاست ولی - باده ای نیست که اندیشه و ایمان ببرد
خبر غربت و تنهایی ما را ای وای - طایری نیست که تا موطن یاران ببرد
یوسفم چاه نشین گشته و دل خانه نشین - کیست تا ماتم از این کلبه ی احزان ببرد
کو طبیبی که کند چاره ی بیمار دلم - مرهمی رو کند و ناله از این خوان ببرد
نرگس مست توام مایه ی امید من است - مستی اش زنده کند هوش و دل جان ببرد