جمعه، خرداد ۱۰، ۱۳۸۱

گوي بيان 2 :

گفت : پيلي را آوردند بر سر چشمه اي كه آب خورد. خود را در آب مي‌ديد و مي رميد.او مي پنداشت كه از ديگري مي‌رمد. نمي‌دانست كه از خود مي‌رمد.
همه اخلاق بد - از ظلم و كين و حسد و حرص و بيرحمي و كبر - چون در تست، نمي‌رنجي،
چون آن را در ديگري مي‌بيني، مي‌رمي و مي‌رنجي.
“ مولانا (فيه ما فيه) “

[5/28/2002 7:22:03 AM | h. shajar]
سلام دوستان
چندسالي است هر گاه به سخنان و ابياتي دلنشين كه تلنگري بر انديشه و احساسم ميزنند برميخورم آنها را در دفتري يادداشت ميكنم.
بر آن شدم كه به ياري خداوند هر روز (البته بجز پنجشنبه ها و روزهاي تعطيل) گلي از اين مجموعه گلچين شده را به دوستان عزيزم تقديم كنم اميدوارم ازآن لذت برده و مورد پسند قرار گيرد.
مانده بودم كه مجموعه را چه بنامم تفالي بر ديوان حافظ زدم غزل زير هويدا شد:
راهي بزن كه آهي برساز آن توان زد/ شعري بخوان كه با او رطل گران توان زد
بر آستان جانان گر سر توان نهادن/ گلبانگ سربلندي بر آسمان توان زد
..............................……….................
........................................................
عشق و شباب و رندي مجموعه مراد است/ چون جمع شد معاني گوي بيان توان زد
بر اين اساس تصميم گرفتم نام مجموعه را گوي بيان بگذارم.
(قابل ذكر است كه اين مجموعه قبلا با همين نام و توسط اينجانب در شبكه داخلي آپادانا منتشر شده است)
به عنوان حسن شروع گوي بيان 1 را به چهل پند از شهيد راه حقيقت- علي (ع)- اختصاص داده ام.
(از دوستان عزيز خواهش مي كنم نظرات پيشنهادات و انتقادات خود را برايم بفرستند .)
و اما گوي بيان 1 (چهل پند از حضرت علي (ع) ):
راستي در گفتار /خدمت به خلق/تقدم در سلام/ ادب در كلام/ تعطيل در انتقام/نوازش بر ايتام پايداري در حوادث/ اجتناب از غيبت/ شفقت با مردم / وفا برعهد/ خوشرويي با همسر/ ملايمت با جهال/ تفكر در امور/ پرهيز از خشم/ دادرسي در قضا/ تامل در جواب/ اصرار در طاعت/ نظافت در پوشش / جوانمردي بامغلوب / مخالفت با نفس / سعي در اخلاص / كناره جويي از بخل/ نظافت با نفس / اكرام به مهمان / مصاحبت با نيكان / اندازه در معاش / دلجويي از غريبان / شكر بر نعمت / قصور در شهوت / عفو با قدرت / دوري از كبر / عيادت بيمار / استقامت در كار / ايثار بر مساكين.